هنر و معماری روسیه با وجود آن که این کشور درهایش را به روی دنیا گشوده است، کماکان اسرارآمیز باقی مانده است.
در مورد سیر تکامل هنرهای زیبا در روسیه اطلاعات زیادی در دست نیست. برای یک دوره هزار ساله، از قرن نهم از زمان تغییر مذهب روسیه به مسیحیت ارتدوکس تا قرن نوزدهم، هنر روسیه تقریباً با تصویرنگاری نمود پیدا میکرد. نقاشی قدیسها یا مناظر مربوط به داستانهای انجیل که روی بومهای چوبی کشیده شدهاند، همه بیانگر حاکمیت کلیسا بر عرصه هنر و معماری این کشور هستند.
معماری روسیه همچون هنر در این کشور کلیسا محور بود و در طول سالیان متمادی تابع محدودیتهایی بود که کلیسا بر آن تحمیل میکرد. کلیساها به شکل صلیب یونانی ساخته میشدند که تعداد کمی پنجره و سقفهای شیبدار داشتند. دیوارهای (یا تیغهای که محراب را از بقیه کلیسا جدا میکند و روی آن شمایل مقدسان نقش شده است) که در قسمت جلوی محراب واقع شده و شمایل قدسین روی آن نقش گرفته بود در واقع معرف تصویر درونی کلیسا بود.
معماری دوران قرون وسطی در این کشور نیز شرایط خاصی را پشت سر گذرانده است. کلیساهای بزرگ کرملین نمونههای بارز نفوذ تدریجی ایتالیا در فرهنگ و هنر روسیه در قرون 15 و 16 است. سبک ونیزی کنگرهدار سقفها معماری رایج آن زمان در مسکو بوده است. کلیسای بزرگ سنت با سیل در مسکو آخرین کلیسایی است که از گنبدهای شیبدار تشکیل شده است، بعدها رهبران ارتدوکس ساخت کلیساها به این سبک را ممنوع کردند.
دیدگاه غربی پطرکبیر، سبک معماری این کشور را متحول ساخت. پایتختی که او بنا کرد متفاوت از سبکهای قدیمی بود. قصر زمستانی (که به سبک رکوکو: سبک هنر سده 18 که در واکنش به باروک به وجود آمد و ویژگی آن تزئینات فراوان و رنگهای روشن و شاد بود) و کلیسای راسمولنی و قصر میخایلوفسکی کاملاً با سبک بناهای گنبدی شکل قرون وسطی مسکو تفاوت داشت. با نگاه به هر میدانی در سن پطرزبورگ و با گردشی 360 درجه میتوان شاهد دیدگاه خاص طراحان و معماران آن دوران بود.
جنبش احیاگران مذهبی در قرن نوزدهم بازگشت دوباره سبکها و نمادها کلیسایی را به دنبال داشت کلیسای گنبدی شکل سن پطرزبورگ نمونهای از بازگشت دوباره این سبک از معماری است. پس از پیروزی برناپلئون اشرافیت غالب شد. کاخهایی با تزئینات و جلوههای ویژه ساخته شدند. آرامگاه لنین در میدان سرخ یکی از آخرین نمادهای معماری ساختارگرایان است.